جدول جو
جدول جو

معنی سیف الدوله - جستجوی لغت در جدول جو

سیف الدوله
(سَ فُدْ دَ لَ)
ابوالحسن علی بن عبدالله بن تغلبی. وی در میافارقین بسال 303 هجری قمری بدنیا آمد. و مردی شجاع، مهذب و عالی همت بود. بشام رفت سپس به حلب برگشت و بسال 356 در میافارقین درگذشت و در همانجا دفن شد. وی به کرم و عطا شهرت دارد. اولین کسی از خاندان آل حمدان که حلب را مالک شدوی بود. رجوع به اعلام زرکلی ج 2 صص 678- 679 شود
ابن منقذ. کامل بن علی بن مقلدبن نصر بن منقذ کنانی معروف به ابن منقذ. از امرای صلاحیه متولد 526 و در سال 589 هجری قمری در قاهره درگذشت. (از اعلام زرکلی ج 3 ص 807)
لقب محمود بن ابراهیم بن مسعود بن سبکتکین است. رجوع به تاریخ گزیده ص 389، آثار الباقیه ص 133 و ابراهیم بن مسعود شود
لغت نامه دهخدا
سیف الدوله
لقب عده ای از دلاوران و فرماندهان اسلام
تصویری از سیف الدوله
تصویر سیف الدوله
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سیف الله
تصویر سیف الله
(پسرانه)
آنکه به منزله شمشیر خدا است و در راه خداوند مبارزه می کند
فرهنگ نامهای ایرانی
(صَ فُدْ دَ لَ)
پسر شجاع الدوله. از امراء و نوّاب هندوستان، و او بزبان فارسی وارد بوده و شعر می سروده. مدت امارت او در فیض آبادو لکنهو 23 سال و در 1212 ه. ق. وفات یافته است
لغت نامه دهخدا
(عَ نُدْ دَ لَ)
سلطان عبدالمجید میرزا بن سلطان عبدالمجید میرزا بن فتحعلی شاه قاجار (1261- 1345 هجری قمری). از رجال دورۀ مظفرالدین شاه. وی در جوانی در دارالفنون تهران تحصیل میکرد، ولی بواسطۀ عدم کوشش در دروس از مدرسه اخراج شد و او رابه تبریز نزد مظفرالدین شاه فرستادند. وی سپس در خارج از مدرسه به تحصیل خود ادامه داد و بخصوص در فن کتابت و انشاء مرتبتی بسزا تحصیل کرد. عین الدوله در دربار ولیعهد مرجع کارهایی شد و چون لیاقت او به سمع ناصرالدین شاه رسید او را به لقب عین الدوله مفتخر ساخت. مظفرالدین میرزا نیز دختر خود انیس الدوله را به عقداو درآورد. مظفرالدین شاه در سال 1321 هجری قمری علی اصغرخان اتابک اعظم را عزل کرد و مجمعی مرکب از پنج تن وزیر برای ادارۀ امور مملکت تشکیل داد و چندی بعد داماد خود عین الدوله را به مقام وزارت داخله منصوب کرد و زمام همه امور را به دست او داد. یک سال بعد عین الدوله با لقب صدراعظم زمام امور کشور را به دست گرفت. نهضت مشروطه طلبان ایران در این زمان پیشرفت میکرد و خودسری و استبداد عین الدوله هم موجب تحریک ملّیون گردید. جنبش مشروطه طلبان در بدو امر بصورت اعتراض به روش عین الدوله آغاز شد و مردم او را مسؤول قرضهای خارجی میدانستند. با حرکت مشروطه طلبان از تهران به حضرت عبدالعظیم، شاه به مردم قول داد که عین الدوله را از کار برکنار کند. عین الدوله که با سکتۀ ناقص شاه کلیۀ اختیارات را در دست داشت بر آزادی خواهان سخت گرفت و بسیاری از آنان را توقیف و تبعید کرد. مردم از پا ننشستند و به قم مهاجرت کردند و کسبه و تجاربه سفارت خانه انگلیس پناهنده شدند و عزل عین الدوله و اعلام قانون اساسی و بازگشت مهاجران را از قم خواستار شدند. عاقبت شاه تسلیم مردم شد و عین الدوله را برکنار کرد و میرزا نصرالله خان مشیرالدوله را بجای او منصوب کرد. عین الدوله پس از پنجاه سال زندگی سیاسی درسن هشتاد وچهارسالگی در هفتم جمادی الاولای 1345 هجری قمری در تهران درگذشت و در جوار حضرت عبدالعظیم جنب مقبرۀ نیاکان خود مدفون گشت. (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(رَ بُدْ دَ لَ)
ابومنصور بن ابی شجاع قیراطی که در اواخر عهد محمد بن ملکشاه به وزارت رسید. (غزالی نامه ص 311)
لغت نامه دهخدا
(شَ رَ فُدْ دَ لَ)
ابوعلی حسن بن بهاءالدوله بن عضدالدوله بن رکن الدوله بن بویه. بعد از پدر در بغداد در خدمت خلیفه به نیابت برادر سلطان الدوله راه امارت داشت. ترکان او را بر برادر شورانیدند تا نام او را از خطبه بیفکند و به نام خود خطبه کرد و مدت شش سال و دو ماه امارت داشت و در سال 410 هجری قمری درگذشت. (از تاریخ گزیده چ لیدن ص 431)
ابوالمکارم مسلم. پنجمین از بنی عقیل که در الجزایر حکومت می کردند (جلوس 453- 478 هجری قمری). (از یادداشت مؤلف)
ابوشجاع ارسلان خان ثانی. نهمین از امرای ایلک خانیه به ترکستان از حدود 421- 424 هجری قمری (یادداشت مؤلف)
ابوالفوارس شیرذیل، سومین از دیالمۀ (آل بویه) فارس. وی در عراق نیز حکومت کرده (جلوس 372- 379 هجری قمری). (از یادداشت مؤلف). رجوع به تاریخ گزیده چ لیدن صص 429-430 و مجمل التواریخ والقصص ص 395، 396 و428 و آثار الباقیه ص 133 و مادۀ ابوالفوارس شود
لغت نامه دهخدا
(مُ رَ)
ابن کامل بن علی مقلد نصر بن منقذ کنانی (526- 582 هجری قمری) ، ملقب به سیف الدوله مجدالدین. از امراء دولت صلاحیه مصر بود. وی در قلعۀ شرزید به دنیاآمد و با توران شاه به یمن رفت و نایب مناب او در زبید شد. آنگاه به دمشق و سپس به مصر رفت. گفته شده است که سلطان صلاح الدین عده ای از طرفداران وی را کشت آنگاه او را بسال 577 هجری حبس کرد و معادل هزار دینار از او گرفت، سپس او را آزاد کرد. وی بقیۀ عمر را با عزت و حرمت زیست و شعرا در مدح او مدیحه ها گفته اند. وی در قاهره درگذشت. (از اعلام زرکلی ج 3 ص 832)
لغت نامه دهخدا
صدقه، ملقب به سیف الدوله فخرالدین بن بهاءالدوله ابی کامل منصور بن دبیس. صاحب الحلهالسیفیه. از امرای مزیدی حله (از 479 تا 501 هجری قمری)
لغت نامه دهخدا
ابن ابی هیجاء، ملقب به سیف الدوله. وی از آل حمدان بود که در زمان عباسیان بر موصل و شام حکومت می کردند. سیف الدوله علی در سال 303 هجری قمری متولد شد و در عهد خلافت المقتدرعباسی، در شام حکومت می کرد و دربار او مرکز تجمع علما و شعرا و ادبا و فضلا بود و خود نیز طبع شعر داشت و گاهی شعر می گفت. در سال 333 هجری قمری ’اخشید’ والی مصر به جانب حلب لشکر کشید ولی از سیف الدوله شکست خورد و به طبریه رفت و پس از مدت کمی دوباره به جنگ سیف الدوله آمد و حلب را تصرف کرد، و این جنگ وستیز در سال 334 هجری قمری به مصالحه انجامید و حلب و حمص و انطاکیه به سیف الدوله تعلق یافت و سایر بلاد شام ازآن اخشید گشت. ولی در همان سال اخشید درگذشت و تمام بلاد شام به تصرف سیف الدوله درآمد تا اینکه وی نیز در ماه صفر سال 356 هجری قمری درگذشت و جسد او را در میافارقین به خاک سپردند. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 547)
لغت نامه دهخدا
ابن سلیمان ملقب به سیف الدوله المقتدر. دومین از امرای هودی در سرقسطه از 438 تا 474 ه. ق
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن عبدالله بن حمدان، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به سیف الدوله. رجوع به سیف الدوله و به آثارالباقیۀبیرونی ص 133 و لباب الالباب عوفی ج 1 ص 27 و 326 شود
لغت نامه دهخدا